میم مثه ما

روزی به این روزها خواهیم خندید

میم مثه ما

روزی به این روزها خواهیم خندید

فقط یک پاراگراف


به شدت درباره یه اتفاقی سر کار ناراحت و عصبانی بودم و لحظه ای نبود که بهش فکر نکنم، چند روز بود حاج آقا رو ندیده بودم، بعد از همه اینا رفتیم بیرون،به قول خودش یه پاراگراف درباره عصبانیتم باهاش حرف زدم و خلاص شدم، عین آب روی آتیش 



نظرات 1 + ارسال نظر
Mr hashaft 6 آذر 1396 ساعت 21:44

معجزه عشق...

به احتمال زیاد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد